اول کسی که کتابت عربی کرد آدم بود […] و در زمان اسماعیل […] خط عربی یافتند.
رسالۀ آداب خط، عبدالله صيرفی تبریزی (متوفای ۷۴۲ق)
درآمد[1]
در نگارش برخی متون، گاه ضروری است که ترکیب یا عبارت یا جملهای عربی در متن فارسی درج شود. دراینمیان شباهت الفبای فارسی و عربی ممکن است رهزن شود و نگارنده را به خطا بیندازد، بهگونهای که گمان کند دستورخط این دو زبان یکی است. این در حالی است که عربینویسیِ درست نیازمند رعایت دقیقههایی است که بیتوجهی به آنها گاه خواندن و فهمیدن متن را برای خوانندۀ ناآشنا با این زبان، دشوار و حتی ناممکن میسازد.[2] در این نوشتار میکوشم این نکات و ظرایف را تا آنجا که در نگارش متنهای آمیخته به عربی لازم است، بررسی کنم. آنچه در این راهنما آمده حاصل اندکی ممارست عملی و قدری رایزنی با اهلفن است. ازاینرو نمیتوان آن را قاطعانه «دستورالعمل» یا «شیوهنامه» نامید. بااینحال بهقدر وسع کوشیدهام نکات مهم را فرونگذارم و جوانب مختلف موضوع را واکاوم و بهفراخور، پیشنهادهایی هم بدهم. امیدوارم به کار کسانی که در نوشتههایشان با عربی سروکار دارند بیاید. نیز چشمانتظار نقد و نظر اهلفن برای جبران خطاها و تکمیل این نوشتار هستم.
مقدمه
در کتابچۀ دستورخط فارسی، چاپ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بخشی است با عنوان «واژهها و ترکیبات و عبارات مأخوذ از عربی». آنچه در این بخش بهاجمالِ تمام آمده عموماً بر محور «واژهها» و «ترکیبها» میچرخد، مانند موارد کاربرد تای گرد («ة» یا تای مربوطه) و کشیده («ت» یا تای مبسوطه) یا نحوۀ نگارش کلمات مختوم به الف کوتاه یا مقصوره. البته دو مثال از جملات عربی نیز در متن آمده، اما چنانکه گفته شد، تمرکز این دستورالعمل بر جای دیگری است. بااینحساب، کسانی که در پی یافتن قواعد کتابت واژگان و ترکیبهای عربیِ راهیافته به فارسی هستند، میتوانند به همان کتابچۀ دستورخط فارسی رجوع کنند.[3] بااینحال به نظر میرسد رعایت اختصار موجب جاافتادن برخی نکات از این کتابچه شده باشد که در نوشتار حاضر به برخی از این نکات اشارتی خواهد شد.
آنچه در این نوشتار آمده عمدتاً ناظر به «عبارات» و «جملات» عربیِ مندرج در میانۀ متن فارسی است. دستورخط عربی بهویژه در این سطح تفاوتهایی با دستورخط فارسی دارد که لازم است فارسینویسان به آن آگاه باشند. درواقع پرسش در اینجا این است: حال که دستورخط عربی تفاوتهایی با دستورخط فارسی دارد، با عربیهای مندرج در متن فارسی چه باید کرد؟ آیا باید آنها را مطابق با دستورخط عربی نوشت یا براساس دستورخط فارسی یا آمیزهای از این دو؟ فارغ از اینکه میتوان به چنین پرسشی پاسخ قطعی داد یا خیر، در خلال متن و بهفراخور، پاسخهایی آمده که عموماً از جنس پیشنهاد و توصیهاند. بهعبارت دیگر، به نظر میرسد یافتن پاسخ یا پاسخهایی که کمتر رنگوبوی «سلیقه» داشته باشند در گرو بحث و بررسی بیشتر باشد.
این نوشتار از پنج بخش اصلی تشکیل شده است: نویسههای عربی، حرکتگذاری (اعرابگذاری)، فاصلهگذاری، نشانهگذاری، و درج آیات قرآن کریم. در پایان نیز نمونههایی از عربینویسی در متون فارسی آمده است.
نویسههای عربی
باوجود شباهت بسیار میان الفبای فارسی و عربی، تفاوتهایی در برخی نویسههای این دو زبان به چشم میخورد. بخشی از این تفاوتها را میتوان در قالب جدولی اینچنین نمایش داد:[4]
حرف | نویسه در فارسی | نویسه در عربی | راهنمای درج نویسۀ عربی |
کاف | ک | ك | .+shift |
یاء | ی | ي | ی+shift |
نکات
۱. هر دو حرف کاف و یاء تنها در صورتی تفاوت صوری مییابند که در انتهای واژه قرار گیرند. برای مثال، این تفاوت در واژۀ «ذٰلِك» مشهود است، اما در واژۀ «كِتاب» یا «مَكتوب» تفاوتی صوری میان کاف فارسی و عربی دیده نمیشود، هرچند ماهیت این دو نویسه متفاوت است. همچنین این تفاوت را در «في» میتوان دید، اما در واژگانی چون «يَقولون» یا «تَقولين» تفاوتی میان یای فارسی و عربی مشهود نیست.
۲. نویسۀ «ي» را نباید با نویسۀ «ى» اشتباه گرفت. «ي» در کلمات مختوم به مصوت /i/ به کار میرود، مانند «في» و «كِتابي»، یا مختوم به صامت /y/، مانند «لِكَي» یا «إلَيّ»، درحالیکه «ى» نویسهای است که الف مقصوره روی آن قرار میگیرد و /a/ خوانده میشود، مانند «عيسىٰ» و «أَنّىٰ». ناگفته نماند که نویسۀ دوم اگرچه تفاوت مشهودی با یای فارسی ندارد، در عربی ماهیتی جداگانه دارد و در صفحهکلید ما با فشردن «ر+shift» درج میشود.
تفاوت نویسههای فارسی و عربی به این دو حرف محدود نمیشود. برای مثال، رقمهای فارسی و عربی نیز تفاوتهایی با یکدیگر دارند:
نکته: خطایی که در اینجا بیشتر مشاهده میشود کاربرد ارقام عربی بهجای ارقام فارسی است. راه پرهیز از این خطا استفاده از قلمهای اصلاحشده است، مانند مجموعه قلمهایی که شورای عالی اطلاعرسانی آنها را تاحد قابلقبولی استاندارد ساخته و با پیشوند IR منتشر کرده است: IRNazanin، IRMitra و… .[5] درعینحال استفاده از ارقام فارسی بهجای عربی نیز در نوع خود خطاست.
حرکتگذاری (اعرابگذاری)
برای حرکتگذاری کلمات در عربی میتوان از جدول راهنمای زیر بهره برد.
عنوان حرکت | راهنمای درج |
فتحه (زبر): ـَ | ظ+shift |
ضمه (پیش): ـُ | ط+shift |
کسره (زیر): ـِ | ز+shift |
تنوین فتحه (دو زبر): ـً | ض+shift |
تنوین ضمه (دو پیش): ـٌ | ص+shift |
تنوین کسره (دو زیر): ـٍ | ث+shift |
ساکن: ـْ | س+shift |
تشدید: ـّ[6] | ش+shift |
الف مقصوره: ـٰ | ف+shift |
در اغلب موارد، حرکتگذاری عربیها اگر بهشکل صحیح و دقیق صورت گیرد،[7] به درستخوانی کمک میکند. بنابراین بهطور کلی بنا را بر درج این حرکات میگذاریم. درعینحال برای پرهیز از شلوغی بیشاز حد، بهتر است نکات زیر را در نظر داشته باشیم.
- از درج ساکن میپرهیزیم. بهاینترتیب، عموماً نبود حرکتْ نشانۀ سکون خواهد بود («مُستَمسِك» بهجای «مُسْتَمْسِك»).
- آخرین حرف از آخرین واژۀ جمله نیازی به حرکتگذاری ندارد («هٰذا كِتاب.» بهجای «هٰذا كِتابٌ.»). بااینحساب، در کلمات مشدد، حرکتِ پس از تشدید را برمیداریم، نه خود تشدید را. مثلاً در جملۀ «هٰذا حَقٌّ»، اگر قرار باشد پس از «حق» کلام را خاتمه دهیم، یعنی بعدش نقطه بگذاریم، آن را بهشکل «حَقّ» درج میکنیم، نه «حَق».
- در عربی، حرف الف با حرکت فتحه متناسب است و حرف واو با ضمه. حرف یاء نیز با کسره تناسب دارد. به همین دلیل گاه مشاهده میشود که پیش از این حروف، حرکت متناسب با هریک درج میشود. درج این حرکت در عربی توجیهی آوایی دارد، اما در فارسی به آن نیازی نیست («رِسالات» بهجای «رِسَالَات»؛ «يوقِنون» بهجای «يُوقِنُون»؛ «ميراث» بهجای «مِيراث»[8]).
- حرکتگذاری همزۀ قطع[9] در عربی به این صورت است: أَ، أُ، إِ، أْ. ازآنجاکه «إ» را تنها میتوان بهشکل مکسور خواند، از درج کسره برای آن خودداری میکنیم («إنسان» بهجای «إِنسان»). نیز بنابر توضیحی که دربارۀ سکون آمد، از درج این علامت روی «أ» میپرهیزیم («مَأوىٰ» بهجای «مَأْوىٰ»).
- همزۀ وصل در عربی با نویسۀ «ٱ» نمایش داده میشود.[10] بااینحال بهجهت سهولت، میتوان بهجای آن از نویسۀ «ا» بدون درج حرکت استفاده کرد. درعینحال گاه این نویسه در ابتدای جمله واقع میشود. در اینجا لازم است برای خوانشِ راحتتر و دقیقتر حرکتگذاری کنیم (اَلنَّصرُ قَريب؛ اُعبُد رَبَّك؛ اِذهَب يا فُلان).
- در فارسی، تنوین نصب روی الف قرار میگیرد، مثل «مثلاً». اما در عربی، دقیقتر این است که این تنوین را روی حرف قبل از الف بگذاریم، مثل «مُحَمَّدًا».
- در نگارش جملات و عبارات معروف عربی نیازی به حرکتگذاری نیست («الله اکبر» بهجای «اَللّهُ أَكبَر»)[11]، مگر اینکه این جملات و عبارات در میانۀ متن عربی آمده باشد.
فاصلهگذاری
فاصلهگذاری کلمات در عربی تفاوتهایی با فارسی دارد؛ برای مثال در دستورخط عربی،
۱. نیمفاصله تعریف نشده است («رَسولُ ٱللّه» بهجای «رَسولُٱللّه»)؛
۲. اجزای فعل با فاصلۀ کامل میآیند («لا يَعلَمُ» بهجای «لایَعلَمُ»)؛
۳. واو عطف (جاءَ أَحمَدُ وَعَليّ)، واو قسم (وَٱللّهِ) و همزۀ استفهام (أَلَم يَعلَم) به مابعدِ خود میچسبند.
بهتر است این تفاوتها در عربیهای مندرج در متن فارسی هم رعایت شود، همانگونه که اگر بخواهیم جملهای به انگلیسی در میانۀ متن بیاوریم، مطابق دستورخط انگلیسی فاصلهگذاری میکنیم یا از هریک از حروف کوچک و بزرگ بهجای خود استفاده میکنیم. بااینحال، در نگارش جملات و عبارات معروف عربی ــکه مثالهای آن پیشتر آمدــ مناسبتر است که فاصلهگذاری مطابق فارسی باشد.
نشانهگذاری
نشانهگذاری در عربی قواعد خاص خود را دارد.[12] رعایت کامل این قواعد در عربیهای متون فارسی شاید نه شدنی باشد و نه حتی در صورت امکان، برای خوانندۀ فارسیزبان چندان کارآمد باشد. بهطور کلی بهتر است عربیها را با همان ضوابط فارسیْ نشانهگذاری کنیم، هرچند تجربه نشان میدهد که پایبندی تاموتمام به این پیشنهاد هم در عمل ممکن نیست. بااینحال، رعایت حداکثری نشانهگذاریِ فارسی در عربیهای متون فارسی میتواند در فهم معنای این متون کارگر باشد.[13] نیز برای سادهشدن خوانش، میتوان برخلاف فارسی، از ویرگول بهعنوان درنگنما استفاده کرد.[14]
درج آیات قرآن کریم
کتابت قرآن کریم بهطور عمده به دو شکل صورت میگیرد: نخست، رسمالمصحف یا رسم عثمانی که تابع قواعدی خاص است و با کتابت امروزین عربی تفاوتهای قابلتوجهی دارد؛ دوم، رسمالاملا یا رسم املایی که در آن، کلمات حتیالمقدور مطابق با تلفظ نوشته میشوند.[15] اما پایبندی تماموکمال به هریک از این دو رسمالخط در متون فارسی با دشواریهایی همراه است.[16] آنچه در عمل بهینه مینماید این است که بهجای حروفچینی (تایپِ) مجدد این آیات، آنها را از منبع مطمئنی رونویسی (کپی) و در متن جاگذاری کنیم تا امکان خطا به حداقل برسد. برای این منظور پایگاههای برخط گوناگونی در دسترساند.[17] البته بهتر است پس از جاگذاری آیات قرآنی در متن، حرکتگذاری (اعرابگذاری) این آیات با قواعدی که در بخش «حرکتگذاری» نوشتار حاضر آمد منطبق شود. در این صورت، نتیجه چیزی شبیه رسمالخط بهکاررفته در «مصحف کمعلامت»[18] (چاپ مرکز طبع و نشر قرآن) خواهد بود که خواندن آن برای فارسیزبانان سادهتر است.
در اینجا لازم است به دو نکته دربارۀ نشانهگذاری آیات قرآن کریم نیز اشاره کنیم: ۱. نشانهگذاری در میانۀ آیات معمول نیست و بهتر و بلکه شاید لازم است از آن بپرهیزیم. بهعبارت دیگر بهتر است آیات قرآنی را از قواعد نشانهگذاری استثنا کنیم و در صورت لزوم، صرفاً در پایان آنها نقطه بیاوریم؛ ۲. پیشنهاد میشود در ابتدا و انتهای آیات از گیومۀ قرآنی استفاده کنیم: ﴿ ﴾.[19] برای تفکیک آیاتِ پیاپی از یکدیگر نیز میتوان شمارۀ هر آیه را در انتهای آن در پرانتز آورد. برخی نیز ترجیح میدهند از علامتی دیگر مانند ★[20] بهره ببرند.
نمونههایی از عربینویسی در متون فارسی
بد نیست در پایان این نوشتار، به نمونههایی از عربینویسی نیز اشاره کنیم تا خوانندگان بتوانند خود، پیشنهادهای این راهنما را محک بزنند.
الف. ابیاتی از حدیقةالحقیقه، سنایی[21]
چون به دید آمد از تجلی پَیک گفت در گوش او که «تُبتُ إلَيك»
***
گفت کاین هر دو را همیآشام «كُل هَنيئًا» که نیست بر تو حرام
***
«فَٱعبُدِ ٱلرَّبَّ فِي ٱلصَّلاةِ تَراه» ور نباشی چنین تو، واغَوثاه
***
عفو او بر گنه سبق برده «سَبَقَت رَحمَتي» عجب خورده
ب. جملاتی از فیهمافیه، مولوی[22]
۱. اکنون در این حالت که اسیرید، امید از حضرت من مبُرید تا شما را دست گیرم که ﴿إنَّهُ لا يَيأَسُ مِن رَوحِ ٱللّٰهِ إلَّا ٱلقَومُ ٱلكافِرون﴾ [یوسف: ۸۷].
۲. […] چنانک متنبی گوید:
لَبِسنَ ٱلوَشيَ لا مُتَجَمِّلاتٍ وَلٰكِن كَي يَصُنَّ بِهِ ٱلجَمالا
۳. شیخ چون از ما و من بگذشت و اوییِ او فنا شد و نماند و در نور حق مستهلک شد، که «موتوا قَبلَ أَن تَموتوا».
ج. جملاتی از مقالات شمس[23]
آخر خدا را چه حاجت باشد؟
«یا موسیٰ، جُعتُ فَلَم تُطعِمني. یا موسیٰ، إذا جِئتُ عَلیٰ بابِكَ کَیفَ تَصنَع؟»
قال: «یا رَبِّ أَنتَ مُنَزَّهٌ عَن ذٰلِك.»
قال: «یا موسیٰ، لَو جِئتُ…؟»
هرچند او میگفت که «این چگونه باشد؟» جواب میفرمود که «اگر واقع شود چه کنی؟».
د. جملاتی از کلیات سعدی[24]
۱. منبنده امید آوردهام نه طاعت، و به دریوزه آمدهام نه به تجارت: «اِصنَع بي ما أَنتَ أَهلُه» (گلستان، باب دوم، حکایت دوم).
۲. «سَلِ ٱلمَصانِعَ رَكبًا تَهيمُ فِي ٱلفَلَواتِ» تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی
شبم بهروی تو روز است و دیدهها به تو روشن «وَإن هَجَرتَ سَواءٌ عَشيَّتي وَغَداتي»
(غزلیات، غزل ۵۲۱).
ه. ابیاتی از دیوان حافظ[25]
«أَلا يا أَيُّهَا ٱلسّاقي أَدِر كَأسًا وَناوِلها» که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
***
در حلقۀ گلومُل خوش خواند دوش بلبل «هاتِ ٱلصَّبوحَ هُبّوا يا أَيُّهَا ٱلسُّكارىٰ»
***
من از رندی نخواهم کرد توبه «وَلَو آذَيتَني بِٱلهَجرِ وَالحَجر»
[…]
وفا خواهی؟ جفاکش باش حافظ «فَإنَّ ٱلرِّبحَ وَٱلخُسرانَ فِي ٱلتَّجر»
*این یادداشت در دوماهنامۀ جهان کتاب، شمارۀ ۳۹۸ (فروردین و اردیبهشت ۰۲) منتشر شده است.
[1]. این راهنما با حمایت نشر کارنامه تنظیم شده است. هم ازاینرو سپاسدار جناب ماهور زهراییام و قدردان جناب سروش رنجبر.
[2]. ناگفته نماند که شماری از این دقیقهها امروزه در متونی که عربیزبانان به نگارش درمیآورند نیز گاه مورد اعتنا نیستند. بااینهمه نمیتوان انکار کرد که خوانندۀ عربیزبان بهجهت آشنایی بیشترش با زبان عربی کمتر نیازمند رعایت تماموکمال چنین نکاتی است.
[3]. این کتابچه در این نشانی دستیاب است.
[4]. آنچه در این راهنما آمده براساس چینش نویسهها در صفحهکلیدی است با عنوان «تریلیاوت بهار» که در این نشانی در دسترس است.
[5]. متأسفانه در این قلمها هم برخی کاستیها وجود دارد؛ برای مثال، اگرچه اعداد عادی با این قلمها بهشکل فارسی درج میشوند، اعداد پانوشت (Footnote) یا پینوشت (Endnote) همچنان عربیاند.
[6]. باید توجه داشت که در عربی، اگر حرف مشددی کسره بگیرد، این کسره بین تشدید و آن حرف واقع میشود، نه زیر حرف. چنین است تنوین کسره.
[7]. پیداست که حرکتگذاری صحیح در عربی متوقف بر آشنایی با صرف و نحو است.
[8]. اگر بعد از الف، واو و یاء، همزۀ وصل بیاید، بهتر است حرکتِ متناسب با این حروف باقی بماند، مانند «رَبُّنَا ٱلرَّحمٰن»، «اِتَّقُوا ٱللّه» «و «فِي ٱلكِتاب». با این نوع همزه در ادامه آشنا میشویم.
[9]. همزۀ قطع همزهای است که همیشه خوانده میشود، برخلاف همزۀ وصل که در میانۀ جمله خوانده نمیشود. همزۀ قطع در عربی انواعی دارد، ازجمله همزۀ متکلم (در ابتدای صیغۀ سیزدهم افعال مضارع، مانند «أَذهَبُ») و همزۀ واقع در ابتدای حروف، مانند «إن». ناگفته نماند که همزه در ابتدای اسامی عربی همزۀ قطع است، جز در مواردی معدود، ازجمله «اَللّه»، «اِبن»، «اِمرَأَة» و «اِثنان». بنابراین باید از نوشتن این اسامی بهاینشکل پرهیخت: أَللّه، إبن، إمرَأَة، إثنان.
[10]. برای آشنایی با نحوۀ درج این نویسه به این نشانی بروید.
[11]. برخی دیگر از این عبارات و جملات عبارتاند از ان شاء الله، ما شاء الله، لا اله الا الله، الحمد لله، سبحان الله، بارک الله، تقبل الله، المنة لله، جزاک الله و نیز اهلاً و سهلاً.
[12]. علاقهمندان به مطالعه دراینباره میتوانند به این دو کتابچه مراجعه کنند: ۱. اَلتَّرقيمُ وَعَلاماتُهُ فِي ٱللُّغَةِ ٱلعَرَبیَّة، تألیف احمد زکی (دریافت). مؤلف این کتابچه، احمد زکی پاشا ابراهیم (۱۸۶۷ تا ۱۹۳۴)، ادیب سرشناس مصری است. او را نخستین کسی میدانند که نشانهگذاری بهمعنای امروزین را در کتابت عربی باب کرد و عنوان «ترقیم» را برای این کار برگزید؛ ۲. قَواعِدُ ٱلإملاء، تألیف یحیی میرعلم و رشید ناجی الحسن (دریافت). این کتابچۀ مختصر و مفید ضمیمۀ ماهنامۀ کویتی اَلوَعيُ ٱلإسلاميّ است و ویرایش پنجاهوهشتم آن در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است. در این کتابچه، قواعد کتابت امروزین عربی در جدولهایی منظم آمده است.
[13]. البته شاید بهتر باشد نشانهگذاری این متون را کسانی انجام دهند که با معنای متن آشنایند، چراکه نشانهگذاری آنها وابسته به فهمشان است.
[14]. این پیشنهاد تازهای نیست و سالهاست برخی چاپهای کتب دعایی مانند مفاتیحالجنان، بهاصطلاح «با علامات وقف و ابتدا» منتشر میشود که عملاً چیزی فراتر از ویرگول و نقطه نیست.
[15]. درحالحاضر متن قرآن کریم با این دو رسمالخط و نیز رسمالخط نیریزی در پایگاه جامع قرآنی (نشانی) در دسترس است. مرکز نور همچنین نرمافزاری با عنوان «نویسیار» نیز تولید کرده که میتوان از آن برای درج آیات در واژهپرداز ورد استفاده کرد.
[16]. علاقهمندان به مطالعه دراینباره میتوانند به این کتاب مراجعه کنند: پژوهشی در رسمالمصحف، تألیف حمیدرضا مستفید، مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران.
[17]. نگارنده خود از پایگاه تنزیل بهره میبرد (نشانی).
[18]. برای دسترسی به متن این مصحف در قالب فایل ورد، به این نشانی بروید.
[19]. نحوۀ درج این نویسه مشابه نحوۀ درج همزۀ وصل است، با این تفاوت که قلم بهکاررفته باید یا Abo-thar باشد، یا Dorood.
[20]. نحوۀ درج این نویسه مانند نویسۀ پیشین است.
[21]. سنایی، مجدودبن آدم، حدیقةالحقیقه، تصحیح محمدجعفر یاحقی و سیدمهدی زرقانی، چاپ اول، نشر سخن، تهران: ۱۳۹۷.
[22]. مولوی، جلالالدین محمد، فیهمافیه، تصحیح بدیعالزمان فروزانفر، چاپ سوم، انتشارات نگاه، تهران: ۱۳۸۷.
[23]. تبریزی، شمسالدین محمد، مقالات شمس، تصحیح محمدعلی موحد، چاپ چهارم، انتشارات خوارزمی، تهران: ۱۳۹۱.
[24]. سعدی، مصلحبن عبدالله، کلیات سعدی، تصحیح بهاءالدین خرمشاهی (براساس تصحیح محمدعلی فروغی)، چاپ پنجم، نشر دوستان: ۱۳۸۶.
[25]. حافظ، شمسالدین محمد، دیوان حافظ، با اعرابگذاری، توضیح واژهها و ترجمۀ شعرهای عربی از کاظم برگنیسی، چاپ اول، تهران: انتشارات فکر روز: ۱۳۸۶.