اشاره: حرف جر در عربی را چگونه باید به فارسی برگرداند؟ چه روشهایی برای ترجمۀ جار و مجرور وجود دارد؟ در این یادداشت عملکرد مترجمان در ترجمۀ حرف جر «بـ» در آیۀ ۲۸۶ سورۀ بقره را بررسی میکنم.
رَبَّنا وَلَا تُحَمِّلنا ما لا طاقَةَ لَنا بِه
(بقره: ۲۸۶)
خدایا، بابت عواقب گناهانمان کارهای طاقتفرسا بر دوش ما نگذار.
(ترجمۀ علی ملکی)
حروف جر در زبان عربی را گاه میتوان با همان معنای معروف به فارسی برگرداند، مانند «جِئتُ مِنَ ٱلمَدرَسَة» که در آن «مِن» را «از» ترجمه میکنند: «از مدرسه آمدم.» اما گاه در ترجمه باید از معنای شناختهشدۀ این حروف فاصله گرفت، مانند «دَنَوتُ مِن أَحمَد» که در آن «مِن» را «به» ترجمه میکنند: «به احمد نزدیک شدم.» گاه نیز باید جار و مجرور را بهشکل مفعولی ترجمه کرد، مانند «سَخِرتُ مِن صَديقي»؛ (دوستم را مسخره کردم). البته عکس این نیز صادق است، یعنی گاه در ترجمۀ مفعولْ به فارسی از حرف اضافه بهره میبرند. همچنین گاه جار و مجرور را بهشکل ترکیب اضافی ترجمه میکنند و چهبسا «باید» چنین کرد.
عموم مترجمان در ترجمۀ عبارت «ما لا طاقَةَ لَنا بِه» جار و مجرور دوم (بِه) را بهشکل ترکیب اضافی ترجمه کردهاند که نتیجۀ آن ترجمهای مفهوم و متعارف است: «طاقت آن نداریم» (آیتی)، «یارای آن را نداریم» (خرمدل)، «تابوتوان آن را نداریم» (خرمشاهی و صادقی تهرانی) و… . اما دو تن از مترجمان با ترجمۀ حرف جر «بـ» به همان معنای معروف، ترجمهای گرتهبردارانه به دست دادهاند: «به آن تابوتوان نداریم» (انصاریان) و «بدان طاقتی نیست» (معزی). میتوان گفت دستکم در فارسیِ امروز، در عبارات و جملات مشابه، برای کلماتی چون «طاقت» و «توان» و «یارا» از حرف اضافۀ «به» استفاده نمیشود، چه در نوشتار و چه در گفتار.
حاشیه: کرمخدا امینیان در ترجمۀ منظوم خود، این بخش از آیه را چنین به نظم کشیده:
به ما كيفرى را مقدر مدان
كه برآن نداريم تابوتوان