فارسیزبانان برای اشاره به الکتریسیته از واژۀ عربی «برق» استفاده میکنند. در مقابل، عربیزبانان برای این منظور، واژۀ فارسی «کهربا» را به کار میگیرند. آیا از این جفتواژگان باز هم هست؟ دکتر محمد محمدی، استاد فقید دانشگاه تهران و دانشآموختۀ زبان و ادبیات عربی در دانشگاه آمریکایی بیروت در مقالهای به این تبادل واژگانی پرداخته است: «چند مورد که در زبان عربی کلمۀ فارسی و در زبان فارسی کلمۀ عربی به کار میرود.» اینجا این مقالۀ قدیمی را گزارش کرده و گزیدهای از آن را آوردهام.
در صفحهکلید فارسی برای درج «أ» و «إ» (همزۀ قطع) ترکیبهای پیشفرضی در نظر گرفته شده، اما برای همزۀ وصل یا «ٱ» چطور؟ همزۀ وصل را چگونه باید در نرمافزار واژهپرداز وُرد درج کرد؟
صفحهکلیدی که در ویندوز بهصورت پیشفرض برای فارسی در نظر گرفته شده برای استفادۀ ویراستارها چندان مناسب نیست. راهحلهای مختلفی برای بهبود کارایی این صفحهکلید وجود دارد. در این نوشته، یکی از آنها را که حدود سه سال است از آن استفاده میکنم، معرفی کردهام: استفاده از کیبرد یا صفحهکلیدی با عنوان تریلیاوت بهار.
برای کسانی که با زبانشناسی آشنایی چندانی ندارند، مقالۀ «دربارۀ فارسی دری و فارسی دریوری» از داریوش آشوری شاید شروع خوبی باشد. او در این مقالۀ دوشمارهای، با زبانی انتقادی، هم به رابطۀ زبان و فرهنگ پرداخته، هم تحلیلهایی تاریخی و جامعهشناختی به دست داده و هم دربارۀ زبانپیرایی و واژهسازی سخن گفته است. اینجا این مقالۀ قدیمی را گزارش کردهام و گزیدهای از آن را هم آوردهام.
در مطلب «ویرایش ترجمه؛ راستکردن کژیها» کوشیدم قسمتی از این کاستیها را مطرح کنم و توجه خوانندگان را به اهمیت ویراستاری متون ترجمهشده جلب کنم. در این یادداشت قصد دارم همان موضوع را با نگاهی کلانتر و این بار با تمرکز بر «فرایند انتقال معنا» بررسی کنم.