آیا سنت زبانشناسی از غرب آغاز شده یا اینکه بیرون از حوزۀ غربی (یونانیرومی) نیز میتوان ردپایی از زبانشناسی یافت؟ دراینمیان، آیا میتوان نقشی برای نحوی بزرگی ایرانی، سیبویه، قائل بود؟ آرای او چه نسبتی با یافتههای زبانشناسی نوین دارد؟ دکتر دبیرمقدم کوشیده است در مقالۀ «سیبویه؛ زبانشناس و دستورنویس» به پرسشهایی ازایندست پاسخ دهد. اینجا این مقالۀ را گزارش کردهام و گزیدهای از آن را هم آوردهام.
گزارمان
گزارشی از کتابها و مقالههای مرتبط با زبان و ادبیات.
سادهنویسی مهارت است و مثل بیشتر مهارتها، باید آن را آموخت و تمرین کرد. رضا بابایی، پژوهشگر، نویسنده و ویراستار فقید در مقالهای با عنوان «فواید و قواعد سادهنویسی» از چندوچون سادهنویسی گفته است. در یادداشت حاضر، این مقاله را گزارش کرده و در پایان، گزیدهای از آن را آوردهام.
فارسیزبانان برای اشاره به الکتریسیته از واژۀ عربی «برق» استفاده میکنند. در مقابل، عربیزبانان برای این منظور، واژۀ فارسی «کهربا» را به کار میگیرند. آیا از این جفتواژگان باز هم هست؟ دکتر محمد محمدی، استاد فقید دانشگاه تهران و دانشآموختۀ زبان و ادبیات عربی در دانشگاه آمریکایی بیروت در مقالهای به این تبادل واژگانی پرداخته است: «چند مورد که در زبان عربی کلمۀ فارسی و در زبان فارسی کلمۀ عربی به کار میرود.» اینجا این مقالۀ قدیمی را گزارش کرده و گزیدهای از آن را آوردهام.
برای کسانی که با زبانشناسی آشنایی چندانی ندارند، مقالۀ «دربارۀ فارسی دری و فارسی دریوری» از داریوش آشوری شاید شروع خوبی باشد. او در این مقالۀ دوشمارهای، با زبانی انتقادی، هم به رابطۀ زبان و فرهنگ پرداخته، هم تحلیلهایی تاریخی و جامعهشناختی به دست داده و هم دربارۀ زبانپیرایی و واژهسازی سخن گفته است. اینجا این مقالۀ قدیمی را گزارش کردهام و گزیدهای از آن را هم آوردهام.