برای بستن، ESC را بفشارید

خ

خدای‌خوانی (۹)؛ ترجمۀ جارومجرور «لي»

حافظ می‌گوید: «خداوندا مرا آن ده که آن به.» آیا در فارسیِ امروز هم رواست که با همین سیاق (مرا فلان چیز بده) از کسی چیزی بخواهیم؟ در این شماره از حاشیه‌های ویرایشی بر ترجمۀ ادعیۀ قرآنی، پاسخ این پرسش را در ترجمه‌های موجود از آیۀ ۳۸ سورۀ آل‌عمران جسته‌ام.

خ

خدای‌خوانی (۸)؛ ترجمۀ حرف شبیه به فعل «إنَّ»

برخی مترجمان حرف «اِنَّ» را به «همانا» یا «به‌درستی که» و عباراتی ازاین‌دست برمی‌گردانند. اما آیا این کار ضروری است؟ در یادداشت حاضر، این موضوع را در ترجمۀ آیۀ ۱۶ از سورۀ آل‌عمران بررسی می‌کنم.

خ

خدای‌خوانی (۶)؛ ترجمۀ مناسب جار و مجرور و مفعول‌به

آیا می‌توان در ترجمۀ مفعول‌به به فارسی از حرف اضافه بهره برد؟ برعکس چطور؟‌ یعنی آیا می‌توان جار و مجرور را به‌شکل مفعولی ترجمه کرد؟ در این یادداشت، پاسخ این پرسش‌ها را در بررسی عملکرد مترجمان در ترجمۀ آیۀ ۲۸۶ از سورۀ بقره می‌جویم.

خ

خدای‌خوانی (۵)؛ ترجمۀ حرف جر «بـ»

حرف جر در عربی را چگونه باید به فارسی برگرداند؟ چه روش‌هایی برای ترجمۀ جار و مجرور وجود دارد؟ در این یادداشت عملکرد مترجمان در ترجمۀ حرف جر «بـ» در آیۀ ۲۸۶ سورۀ بقره را بررسی می‌کنم.

خ

خدای‌خوانی (۴)؛ ترجمۀ فعل نهی «لا تَحمِل»

در این شماره از یادداشت‌های خدای‌خوانی، به‌سراغ ترجمۀ فعل نهی «لا تحمل» در آیۀ ۲۸۶ سورۀ بقره رفته‌ام و کوشش مترجمان را با یکدیگر سنجیده‌ام. آیا ترجمۀ این فعل به «مگذار» و «منه» گرته‌برداری است؟

خ

خدای‌خوانی (۳)؛ ترجمۀ فعل نهی «لا تُؤاخِذ»

در سومین حاشیۀ ویرایشی بر ترجمۀ ادعیۀ قرآنی، تلاش مترجمان در برگرداندن فعل نهی «لا تُؤاخِذ» در آیۀ ۲۸۶ از سورۀ بقره را برمی‌رسم. آیا ترجمۀ این فعل به «مگیر» به‌قدر کافی رساست؟