اشاره: نخستین معنایی که از «دَخَلَ عَلیٰ» به ذهن میرسد «واردشدن بر کسی» است. آیا این ترجمه نادرست و گرتهبردارانه است؟ آیا میتوان این عبارت را بهتر ترجمه کرد؟ در این یادداشت ترجمۀ آیۀ ۳۷ از سورۀ آلعمران را از این منظر بررسی میکنم.
باریکهها
وقتی سرگرم متنپردازیام و به نکته و دقیقهای برمیخورم که خیال میکنم ارزش همرسانی دارد، در چند کلمه، گوشهای یادداشتش میکنم. بعداً میروم سروقتش و سعی میکنم در چند خط، بهکوتاهی پروبالش بدهم. این صفحه حاوی فهرستی از همین یادداشتهای کوتاه است که اسمشان را گذاشتهام «باریکهها»، همان کنجکاویهای مترجمانه و خردهبینیهای ویراستارانه.
ارجاعات متن گاهی به آینده است؛ مثلاً مؤلف در فصل یکم وعده میدهد که در فصل سوم به مطلبی اشاره خواهد کرد. ویراستار در چنین مواردی چه وظیفهای دارد؟ در این یادداشت مختصر، پاسخ کوتاهی به این پرسش دادهام.
بعضی وقتها مترجم با این تصور که معنای کلمهای را میداند دست به ترجمه میزند، حالاینکه ممکن است آن کلمه بیش از یک معنا داشته باشد. بعضی چنین ترجمهای را گرتهبردارانه میدانند. در این یادداشت کوتاه، مثالی زدهام برای این نوع ترجمهها.
یک «غلطکردن» بهمعنای «اشتباهکردن» یا «اشتباهگرفتن» از گذشته در فارسی به کار میرفته است. میبدی در کشفالاسرار…
یکی از راههای واژهسازی در فارسی وندافزایی است. شناخت وندها را میتوان مقدمهای برای شناخت شمار زیادی از واژگان فارسی دانست. در این یادداشت بهسراغ پسوند «سیر» رفتهام.