بعضی وقتها مترجم با این تصور که معنای کلمهای را میداند دست به ترجمه میزند، حالاینکه ممکن است آن کلمه بیش از یک معنا داشته باشد. بعضی چنین ترجمهای را گرتهبردارانه میدانند. در این یادداشت کوتاه، مثالی زدهام برای این نوع ترجمهها.
گرتهبرداری
ابوالحسن نجفی از گرتهبرداری چنین تعریفی به دست میدهد: «ترکیبی که اجزای متشکل آن جداجدا از اجزای ترکیب خارجی ترجمه شده و در کنار هم قرار گرفته باشد» (غلط ننویسیم، ص ده).
یادداشتهایی که در زیر آمدهاند بهنوعی مربوط به این موضوعاند و به شما کمک میکنند آشنایی بیشتری با این موضوع زبانی بیابید.
حرف جر در عربی را چگونه باید به فارسی برگرداند؟ چه روشهایی برای ترجمۀ جار و مجرور وجود دارد؟ در این یادداشت عملکرد مترجمان در ترجمۀ حرف جر «بـ» در آیۀ ۲۸۶ سورۀ بقره را بررسی میکنم.
در این شماره از یادداشتهای خدایخوانی، بهسراغ ترجمۀ فعل نهی «لا تحمل» در آیۀ ۲۸۶ سورۀ بقره رفتهام و کوشش مترجمان را با یکدیگر سنجیدهام. آیا ترجمۀ این فعل به «مگذار» و «منه» گرتهبرداری است؟
در نوشتۀ پیشین (خدایخوانی؛ درآمد) دربارۀ محتوای این یادداشتها توضیحی دادم. در این یادداشت، به مصداقی از گرتهبرداری در ترجمۀ دعاهای قرآنی میپردازم، با تکیه بر ترجمۀ فعل.
در این نوشتۀ کوتاه نه قرار است داد سخن بدهم و از برتری ذاتی زبان فارسی بنویسم و نه قرار است به مترجمان، بیراه بگویم و بانگ بزنم که «زبان مادریام را دریابید»! این چند خطْ واگویههای درون من است که به یُمن حسنظن دوستانم قلمی شده است، منِ ویراستار ترجمه. امیدوارم بتوانم توجه جامعۀ ترجمه را ازنو به دغدغهای کهنه جلب کنم: ویرایش ترجمه.