بعضی وقتها مترجم با این تصور که معنای کلمهای را میداند دست به ترجمه میزند، حالاینکه ممکن است آن کلمه بیش از یک معنا داشته باشد. بعضی چنین ترجمهای را گرتهبردارانه میدانند. در این یادداشت کوتاه، مثالی زدهام برای این نوع ترجمهها.
آیا عربی را میتوان مانند فارسی نوشت؟ آیا یکسانبودن الفبای این دو زبان به این معناست که تمام نویسههایشان هم مشابه است؟ اعداد عربی چه تفاوتی با اعداد فارسی دارند؟ حرکتگذاری، فاصلهگذاری و نشانهگذاری عربیها در متن فارسی چگونه باید باشد؟
در این یادداشت به چنین سؤالاتی پاسخ دادهام.
یک «غلطکردن» بهمعنای «اشتباهکردن» یا «اشتباهگرفتن» از گذشته در فارسی به کار میرفته است. میبدی در کشفالاسرار میگوید: «درویش سر برآورد، گفت: ’ای جوانمرد، غلط کردی.‘» مولانا میسراید: «ای یار غلط کردی با یارِ دگر رفتی.» شمس در مقالات میگوید:…
یکی از راههای واژهسازی در فارسی وندافزایی است. شناخت وندها را میتوان مقدمهای برای شناخت شمار زیادی از واژگان فارسی دانست. در این یادداشت بهسراغ پسوند «سیر» رفتهام.
در این یادداشت کوتاه، سعی میکنم با مثالی نشان دهم که در چه مواردی باید از تشدید استفاده کرد.
«گشتن» (گردیدن) دو معنا دارد: ۱. چرخیدن، گردشکردن؛ ۲. شدن. اما آیا «گشتن» و «شدن» کاملاً همپایهاند. در این یادداشت با اشاره به نظر ابوالحسن نجفی دراینباره، بیتی از فیض کاشانی میآورم که در آن، این هر دو معنا را در کنار هم نشانده است.
در آخرین یادداشت از نخستین فصلِ «خدایخوانی»، به لفظ «مع» و ترجمۀ آن میپردازم. مترجمان در نیایش قرآنی موجود در آیۀ ۵۳ از سورۀ آلعمران، این واژه را چگونه برگرداندهاند؟