اشاره: «گشتن» (گردیدن) دو معنا دارد: ۱. چرخیدن، گردشکردن؛ ۲. شدن. اما آیا «گشتن» و «شدن» کاملاً همپایهاند؟ در این یادداشت با اشاره به نظر ابوالحسن نجفی دراینباره، بیتی از فیض کاشانی میآورم که در آن، این هر دو معنا را در کنار هم نشانده است.
شادروان ابوالحسن نجفی در غلط ننویسیم، ذیل مدخل «گشتن» آورده است که این فعل دو معنا دارد: ۱. خاص: چرخیدن، گردشکردن؛ ۲. عام (اسنادی): شدن. بعد میگوید: «بعضی از فضلا برای گشتن حصر معنایی قائل شدهاند و آن را در همۀ موارد مانندِ شدن نمیدانند، ولی در متون معتبر فارسی چنین حصری دیده نمیشود و شواهد فراوانی هست حاکی از اینکه گشتن و شدن کاملاً همپایۀ یکدیگرند.»
چندی پیش، حین ویرایش متنی، به غزلی برخوردم از فیض کاشانی با این مطلع:
بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم
انیس جان غمفرسودۀ بیمار هم باشیم
فیض در سیزدهمین بیت از این غزل، بهزیبایی تمام، در یک مصرع، بین این هر دو معنای «گشتن» جمع کرده است:
بلاگردان هم گردیده گرد یکدگر گردیم
شده قربان هم از جان و منتدارِ هم باشیم