در این یادداشت کوتاه، سعی میکنم با مثالی نشان دهم که در چه مواردی باید از تشدید استفاده کرد.
باریکهها
وقتی سرگرم متنپردازیام و به نکته و دقیقهای برمیخورم که خیال میکنم ارزش همرسانی دارد، در چند کلمه، گوشهای یادداشتش میکنم. بعداً میروم سروقتش و سعی میکنم در چند خط، بهکوتاهی پروبالش بدهم. این صفحه حاوی فهرستی از همین یادداشتهای کوتاه است که اسمشان را گذاشتهام «باریکهها»، همان کنجکاویهای مترجمانه و خردهبینیهای ویراستارانه.
«گشتن» (گردیدن) دو معنا دارد: ۱. چرخیدن، گردشکردن؛ ۲. شدن. اما آیا «گشتن» و «شدن» کاملاً همپایهاند. در این یادداشت با اشاره به نظر ابوالحسن نجفی دراینباره، بیتی از فیض کاشانی میآورم که در آن، این هر دو معنا را در کنار هم نشانده است.
ویرایش سخنرانی ریزهکاریهای خودش را دارد. ازآنجاکه بسیاری از سخنرانان به کاربرد شعر در سخنانشان علاقه دارند و در این کار عموماً متکی به حافظه هستند، شاید بتوان گفت یکی از وظایفی که ویراستار چنین متونی به عهده دارد بررسی دقیق اشعار است. در این یادداشت کوتاه، تجربهای مرتبط را به اشتراک گذاشتهام.